هرسال، جریانی داخلی و خارجی در نقد و یا بهتر بگوییم سیاهنمایی اختصاص بودجه به نهادهای انقلابی فعال میشود. این خردهگیریها در دو دسته قرار دارند. نخست نقدهایی که پیامد نبود شناخت و کژتابیهای ذهنی هستند و گروه دوم نقدهایی که با رویکرد دشمنی با نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران شکل میگیرند. عمده ایرادی که این گروهها وارد میکنند، چرایی اختصاص بودجه به نهادهایی است که از دیدگاه آنها کارایی روشن و شفافی ندارند. این نوشتار کوشش دارد تا از منظری به چرایی ایجاد، اهمیت و کارکرد این نهادهای انقلابی در نظام جمهوری اسلامی ایران بپردازد.
یکی از اهداف غایی انقلاب اسلامی شکلگیری تمدن نوین اسلامی است که آرمان مشترک برای همه مسلمانان جهان است. زمانی که از بایستگی تمدن نوین اسلامی سخن به میان میآید، پیداست که منظور تنها مؤلفههای تمدنی مشترک شناختهشده میان نوع بشر نیست که گونهای ویژه از تمدن است که رهاوردهایی دیگرگون از دیگر تمدنها برای هموندانش به بار خواهد آورد.
برآیند تعاریفی که از تمدن وجود دارد، یک کلانساختار ارتباطی پایدار و نظاممند میان خردساختارهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در یک نظام بزرگ اجتماعی است که به دنبال تأمین نیازهای هموندان آن جامعه است. در یک نظام فکری مادی و بر پایه عقل ابزاری تمدن تنها نگاهی اینجهانی به انسان داشته و حاضر است برای تأمین نیازهای دامنه کنترلی خود هر نوع تصمیمی گرفته و عمل کند. نقطه ناهمگونی تمدن اسلامی با دیگر تمدنها در همین مبنای بازشناسی و عمل است. چه آنکه در سامانه فکری اسلامی نگاه به انسان و سعادت او متفاوت است. تمدن اسلامی کلانساختاری است که انسان را به معنای راستین آن در نظر میگیرد. مقام معظم رهبری در تیر سال ۹۸ میفرمایند: «در تمدن نوین اسلامی، معنویّت در کنار مادیت، عروج اخلاقی و معنوی و روحی و تضرّع و خشوع، در کنار پیشرفت زندگی مادی است»؛ این تعریف نشاندهنده تفاوت نگاه تمدنی در منظومه فکر اسلامی است.
دستیابی به تمدن اسلامی که متفاوت از الگوها و روشهای گسترشیافته غربی است، نیاز به سازوکارهای ویژه خویش دارد که در چارچوبهای موجود ساختاری الهام گرفته از غرب قرار نمیگیرد. بهعنوان نمونه در تمدن اسلامی فرهنگ و هنر بهعنوان یکی از پایههای تمدنی باید رویکردی الهی و دینی داشته باشند، نه این جهانی و انسانی. پرسش مهم و بنیادی اینجاست که دستیابی به ساختارهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی- اسلامی با بهره بردن از نظامات الهام گرفته از جهان غرب که از دید روشی، ظرفیت تأمین نیاز طرحشده را ندارند، ممکن است؟ آیا دانشگاهی که منابع و سرفصلها و روشهایش الهام گرفته از جهان دانشی غرب است، میتواند در زمینه اقتصاد اسلامی یا هنر اسلامی نظریه-پردازی و تولید دانش انجام دهد؟ آشکار است، خیر؛ که اگر اینگونه بود در طول سالها نهادهای برگرفته از ساختارهای غربی در این زمینه موفق عمل میکردند.
یکی از اهداف تشکیل نهادهای انقلابی، توجه به افق تمدنسازی نوین اسلامی بوده است. بهگونهای که این نهادها بتوانند افزون بر بهکارگیری دانش تخصصی روز ابعاد ویژهتر را نیز در نظر بگیرند. بنیاد فعالیت این نهادها بر سیاستگذاری، تولید دانش، ارائه الگوهای کارآ و پرورش نیروهای توانمند در جهت تحقق هدف یادشده است.
نهادهای انقلابی گوناگونی چون دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره)، سازمان تبلیغات اسلامی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و... وظیفهدارند که هر یک در بخشهای مأموریتی خویش زمینههای انجام شدن تمدن نوین اسلامی را با اسلامیسازی منابع تمدنی پیگیری نمایند. مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای دفتر تبلیغات اسلامی مطالبه جدی توجه به فقه هنر را مورد تأکید قرار میدهند: «باید مسئله «انضباط فقهی» بهطور جدی مورد توجه باشد و بدون تأثیر گرفتن از جوّ عمومی و با استفاده از اصول و روش استنباط فقهای شیعه در مراجعه به کتاب و سنّت، در خصوص فقه هنر نیز به نتایجی رسید.». این یعنی تمدن نوین اسلامی تنها زمانی محقق خواهد شد که نسبت منابع مشترک جهانی تمدن با نگرههای اسلامی روشن شود. روشنسازی این پیوند و اسلامی شدن این مؤلفههای تمدنی بر دوش نهادهای انقلابی برآمده از انقلاب اسلامی ایران خواهد بود. دشمن نیز بهخوبی ضمن شناسایی این کارکرد در تزریق بدبینی و فاصلهاندازی میان این نهادها با دیگر بخشها و نهادها تمام کوشش خویش را به کار گرفته است که البته با آگاهسازی مردم عزیزمان شکست خواهد خورد. ان شاءالله
نظر شما